مراحل ثبت شرکت
این مورد درسته که قوانین و مقررات مربوط به ثبت تأسیس شرکتهای تجاری خیلی قدیمی شدن و نمیتونن به خوبی جوابگوی نیازهای جدید باشن، و این قابلیت رو هم که با امور تجاری امروزی منطبق بشن ندارن؛ ولی به هر حال طبق آخرین مکاتبههایی که از طرف ادارۀ کل ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری برای بهتر انجام شدن کارهای مربوط به ثبت شرکتها و مستقر کردن و استفادۀ از سامانۀ الکترونیکی ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری انجام شده، برای ثبت تأسیس همۀ شرکتهای تجاری مدارک زیر از افراد متقاضی خواسته میشه
تقاضانامۀ ثبت شرکت ها
طبق قانون تجارت، ثبت شرکت به وسیلۀ یک تقاضانامه که در دو نسخه تنظیم شده باشه، انجام میشه؛
یعنی اولین چیزی که برای ثبت یک شرکت باید ارائه بشه تقاضانامهست، اما توی قانون در مورد اینکه این تقاضانامه چه شرایطی باید داشته باشه، یا محتوای اون چی باشه و یا چه اطلاعاتی باید توی اون نوشته شده باشه، و یا دربارۀ مسئولیت امضا و ارائۀ اون، چیزی گفته نشده،
به خاطر همین، با اینکه تقاضانامه یکی از اسناد مهم برای ثبت شرکت به حساب میاد، ولی در مورد اینکه آیا در زمان ثبت انواع شرکتها ارائۀ اون الزامیه یا خیر؛ مغایرتهایی وجود داره،
چون طبق همین قانون، مسئول ثبت باید نسخۀ دوم تقاضانامه رو با ذکر تاریخ و نمرۀ ثبت، امضاء کنه و با مهر ادارۀ ثبت اونو مهر کنه، و بعد از این کار، نسخۀ دوم رو به عنوان سند ثبت شرکت به فرد متقاضی بده؛
پس طبق این قانون تقاضانامه میتونه به عنوان سند رسمی ثبت شرکتها در نظر گرفته بشه، ولی برای ثبت شرکتها در روش امروزی، این شیوه درنظر گرفته نشده.
شرکت نامه / اظهارنامه
طبق قانون تجارت : در قانون، شرکتنامه در رابطه با ثبت شرکتها تعریف نشده. شرکتنامه در قانون ثبت از نظر آثاری که داره و از نظر شکل و ماهیت، با شرکتنامۀ موضوع عقد معین در قانون مدنی، فرق داره.
یک شرکتنامه کاربردهای مختلفی داره که با توجه به نوع شرکت مشخص میشه؛ مثلاٌ در شرکتهای سهامی عام، طبق نظامنامۀ قانون تجارت، شرکتنامه جزء مدارک اصلی و اساسی برای ثبت بوده، ولی در قانون مؤخر (قانونی که بعداٌ اعمال شده) حذف شده و در قانون مصوب 1347 هم دیگه شرکتنامه برای شرکتهای سهامی عام پیشبینی نشده، و اظهارنامه و اساسنامه جای اون رو گرفتن. شرکتنامه باعث میشه که ماهیت قراردادی شرکتها معلوم بشه، و درحال حاضر میتونه به عنوان یک قرارداد پیمان جمعی ازش استفاده بشه.
همونطور که گفته شد، توی شرکتهای سهامی عام، به جای شرکتنامه از اساسنامه به عنوان یک پیمان، یا قرارداد با چارچوب مشخص استفاده میشه.
برای تأسیس شرکتهای سهامی عام:افراد مؤسس شرکت باید خودشون حداقل بیست درصد از سرمایۀ شرکت رو تعهد کنن و حداقل سی و پنج درصد از مبلغی که تعهد کردن ــ سی و پنج درصد از حداقل بیست درصد سرمایۀ شرکت ــ رو در یک حساب توی یکی از بانکها، به اسم شرکتی که به زودی قراره تأسیس شه به عنوان سپرده قرار بدن، بعد از این کار اگر درخواست ثبت شرکت برای تهران باشه باید یک اظهارنامه رو، به همراه طرح اساسنامۀ شرکت و طرح اعلامیۀ پذیره نویسی سهام اون، که همۀ مؤسسهای شرکت هم اونهارو امضا کرده باشن، به ادارۀ کل ثبت شرکتها در تهران تحویل بدن، و اگر هم درخواست ثبت برای شهرستانها باشه، باید اظهارنامه و ضمیمههای اون ــ طرح اساسنامه و طرح اعلامیۀ پذیره نویسی سهام ــ رو که بوسیلۀ همۀ مؤسسها هم امضا شده، به ادارۀ ثبت اسناد و املاک محل تحویل بدن، و رسید بگیرن.
هروقت یه قسمتی از مبلغی که مؤسسین شرکت اونو تعهد کردن، غیرنقدی باشه، باید عین اون و یا مدارک مالکیت اون، توی همون بانکی که برای پرداخت مبالغ نقدی توش حساب باز شده، گذاشته بشه، و گواهی بانک به همراه اظهارنامه و بقیۀ ضمیمههایی که لازمه، به مرجع ثبت شرکتها داده بشه. طبق قانون تجارت، این اظهارنامه باید تاریخ داشته باشه و همۀ مؤسسین شرکت هم اونو امضا کرده باشن، علاوه بر این، موضوعات زیر هم حتماٌ باید توی اظهارنامه آورده بشه:
1ـ نام شرکت.
2ـ موضوع شرکت.
3ـ هویت کامل و اقامتگاه مؤسسین.
4ـ مبلغ سرمایۀ شرکت و تعیین مقدار نقدی و غیر نقدی اون به تفکیک و به صورت جدا از هم.
5ـ تعداد سهام با نام و بی نام و مبلغ اسمی اونها، اگر سهام ممتاز هم مورد نظر باشه، تعیین تعداد، امتیازات و خصوصیات این نوع از سهام.
6ـ میزان تعهد هر کدوم از مؤسسین، و مبلغی که پرداخت کردن، با تعیین شمارۀ حساب و نام اون بانکی که مبلغهای پرداختی به اون واریز شده. اگر هم آورده غیرنقدی باشه، توصیف کامل اون و تعیین مشخصات و ارزش اون، به طوری که بشه از مقدار و کیفیت اون آوردۀ غیر نقدی اطلاع پیدا کرد.
7ـ مرکز اصلی شرکت.
8ـ مدت شرکت.
همونطور که میشه حدس زد اظهارنامهای که برای ثبت شرکت ارائه میشه بیشتر جنبۀ خود اظهاری داره و اعلامیه؛ یعنی یک سری اطلاعات بوسیلۀ متقاضی ثبت شرکت توی اون اعلام میشه، بنابراین دست کم باید اطلاعاتی که بالاتر گفته شد توی اظهارنامهای که برای ثبت شرکت ارائه میشه، آورده بشه.
اظهارنامه در حقوق ثبتی، به صورت عرفی به دو دستۀ اظهارنامۀ تأسیس و اظهارنامۀ افزایش سرمایه تقسیم میشه، که مطالبی که توی هر کدوم از اونها آورده میشه با اون یکی فرق میکنه.
در مورد ارائۀ اظهارنامه برای شرکتهای سهامی خاص، توی قانون تجارت تعارض و تضاد وجود داره، به این صورت که طبق مادۀ 20 قانون تجارت، در شرکتهای سهامی خاص اظهارنامه باید به امضای همۀ سهامداران شرکت برسه، این در حالیه که طبق مواد 76 تا 82 همین قانون، حد نصاب لازم برای تشکیل و تصمیم گیریها در این شرکتها میتونه تا یک سوم تعداد سهامداران هم کاهش پیدا کنه،
بنابراین شرکتهایی که در اونها حدنصابی برای اکثریت اعضای حاضر در زمان تشکیل و تصمیم گیریها پیش بینی شده ــ که شرکتهای سهامی خاص هم جزو همین گروهن ــ به خاطر غیبت بعضی از سهامداران و حاضر نبودن همۀ اونها، نمیتونن اظهارنامهای که به امضای همۀ سهامداران رسیده باشه رو ارائه کنن، و به همین دلیل برای ارائۀ اظهارنامه در زمان ثبت شرکتها به مشکل برمیخورن؛ که این مشکل باید توی قوانین جدید برطرف بشه.
تعریف اساسنامه
اساسنامه در اصطلاح قانونی، مجموعهای ازمقررات، دستورالعملها، تصمیمات، تعهدات و موافقتهاست که طبق قانون تجارت تنظیم میشه، و بعد از انجام تشریفات قانونی، و با آرای تعداد مشخصی از اعضا که در قانون تعیین شده، در مجمع عمومی تصویب میشه؛ بعد از تصویب اساسنامه، همۀ اعضا باید اون رو رعایت کنن.
اساسنامه، یک نظامنامه است که بوسیلۀ اون مقررات داخلی بین شرکت و اعضا، حقوق سهامداران در برابر شرکت، تعهدات شرکت در برابر سهامداران و همینطور محدودۀ اختیارات مدیران و … مطابق قانون تعیین میشه. اصلاح اساسنامه هم به وسیلۀ مجمع عمومی و با رعایت قانون، قابل انجامه.
اساسنامه یک نوع تعهد قراردادی و مشارکتیه که بین شرکا و شرکت وجود داره، و امضا کردن اون و تصویبش به معنی تأیید قرارداد داخلی بین شرکاست.طبق قانون تجارت، اساسنامه باید تاریخ داشته باشه و مؤسسین شرکت اونو امضا کرده باشن. موارد زیر باید توی اساسنامه آورده بشه:
1ـ نام شرکت.
2ـ موضوع شرکت به صورت واضح و کامل.
3ـ مدت شرکت.
4ـ مرکز اصلی شرکت و محل شعبههای اون؛ (اگر بخوان شعبه تأسیس کنن).
5ـ مبلغ سرمایۀ شرکت و تعیین مقدار نقدی و غیرنقدی اون به صورت تفکیک شده و جدا از هم.
6ـ تعداد سهام بینام و با نام و مبلغ اسمی اونها؛ اگر هم ایجاد سهام ممتاز مد نظرشون باشه، تعیین تعداد و خصوصیات و امتیازات سهام ممتاز.
7ـ تعیین مبلغ پرداخت شده برای هر سهم و روش مطالبۀ بقیۀ مبلغ اسمی هر سهم، و تعیین مدتی که این مطالبه باید ظرف اون انجام بشه، که در هر صورت از پنج سال بیشتر نمیشه.
8ـ نحوۀ انتقال سهام با نام.
9ـ نحوۀ تبدیل سهام با نام به سهام بی نام و برعکس.
10ـ اگر امکان صدور اوراق قرضه پیش بینی شده باشه، ذکر شرایط و ترتیب اون.
11ـ شرایط و ترتیب افزایش و کاهش سرمایۀ شرکت.
12ـ زمان و مواقع تشکیل مجمعهای عمومی و نحوۀ دعوت از اعضا برای تشکیل مجامع عمومی.
13ـ مقرراتی که در مورد حد نصاب لازم برای تشکیل مجامع عمومی و نحوۀ ادارۀ اونها وجود داره.
14ـ نحوۀ مشورت و اخذ رأی و اکثریت لازم برای معتبر محسوب شدن تصمیمات.
15ـ تعداد مدیران، نحوۀ انتخاب و مدت مأموریت اونها، و نحوۀ تعیین جانشین برای مدیرانی که فوت میکنن یا استعفا میدن و یا عزل یا محجور میشن، یعنی مدیرانی که یا برکنار شده باشن و یا از نظر قانونی از انجام بعضی از کارهای حقوقی منع شده باشن.
16ـ تعیین وظایف و محدودۀ اختیارات مدیران.
17ـ تعداد سهام تضمینی که مدیران باید به صندوق شرکت بسپارن.
18ـ تعیین اینکه شرکت یک بازرس خواهد داشت یا بیشتر، و نحوۀ انتخاب و مدت مأموریت بازرسها.
19ـ تعیین آغاز و پایان سال مالی شرکت و زمان تنظیم ترازنامه و حساب سود و زیان، و زمان ارائۀ اون به بازرسان و مجمع عمومی سالانه.
20ـ نحوۀ انحلال اختیاری شرکت و تصفیۀ امور اون.
21ـ نحوۀ تغییر اساسنامه.
در حقوق ایران برای همۀ شرکتها به وجود اساسنامه نیازی نیست، مثلاٌ برای ثبت شرکتهایی از نوع مسئولیت محدود، تضامنی، نسبی و مختلط غیرسهامی، اجباری برای داشتن اساسنامه برای ایجاد و ثبت شخصیت حقوقی وجود نداره، توی قانون تجارت هم این موضوع با عبارت (اگر اساسنامه باشد) آورده شده، که نشون میده الزام و اجباری برای وجود اساسنامه وجود نداره؛ ولی امروزه در روند اداری کارهای ثبتی در مراجع ثبت شرکتها، ارائۀ اساسنامه برای ثبت انواع شرکتها الزامی و اجباریه، که همونطوظ که گفته شد این اجبار توی قانون وجود نداره، و طبق قانونهای امروزی باید این مسئله اصلاح بشه؛ بنابراین اگه قانون تجارت و یا قانون ثبت شرکتها اصلاح بشه، مدارکی که برای ثبت انواع شرکتهای تجاری مورد نیاز خواهد بود، یکسان و مثل هم میشه، البته توی حقوق تطبیقی، مثل حقوق کشور آلمان هم برای بعضی از انواع شرکتها، مثل شرکتهای تک نفره، اساسنامه در نظر گرفته نشده.
اگر شرکتهای تجاری یک اساسنامۀ به روز و مفید و کارآمد نداسته باشن، برای ادامۀ حیات و فعالیتشون به مشکل بر میخورن. ادارۀ امور و فعالیتهای شرکتهای تجاری با رعایت قانون و طبق اساسنامه انجام میشه، بنابراین اگه صورتجلسههای شرکت توی هر موردی با اساسنامۀ اون شرکت مغایرت و تضاد داشته باشن،باعث میشه تا اون صورتجلسات رد بشن. توی شرکتهای تجاری پیچیدگیهایی که برای تشکیل مجمعهای عمومی وجود داره هم به نوع اساسنامۀ شرکت برمیگرده.
در شرایط فعلی کشور حتماٌ اساسنامۀ شرکتها باید بازنگری و بازمهندسی بشه و توی اونها تجدید نظر بشه، این کار باعث میشه تا تشریفات مجامع عمومی، و به دنبال اون فرآیند ثبت، آسونتر بشه؛ این کار باید از طرف مراجعی که صلاحیت دارن، مثل اتاق بازرگانی و اتاق اصناف و دستگاههای مسئول دیگه، پیگیری بشه.
راه کارهای مناسبی هم برای اینکار وجود داره مثل ارتقای دانش عمومی و یا برگزاری نشستهای تخصصی دربارۀ نقش اساسنامه در ادامۀ حیات و فعالیت شرکتها، که شاید تا حالا زیاد بهشون توجه نشده باشه و دربارۀ اونها خیلی مطالعه نشده باشه، حتی بعضی وقتها هم دیده شده که برگزارکنندۀ مجامع توانایی ارائۀ اطلاعات اساسنامه و شرایط اعتبار رو نداشته.
مستندات مربوط به سرمایۀ شرکت
شرکت های تجاری برای تشکیل شرکت:
شرکت های تجاری برای تشکیل شرکت و برای اینکه بتونن از لحاظ مالی اونو تأمین کنن، باید سرمایه داشته باشن. هر کدوم از شریکها برای اینکه توی شرکت شریک باشن باید یه دارایی رو به عنوان سرمایه وارد شرکت بکنن؛حالا چه این سرمایه های که میارن وجه نقدی باشه، یا یک دارایی غیرنقدی، فرقی نمیکنه. آورده های شرکاء به محض اینکه شرکت ثبت شه و شخصیت حقوقی ایجاد بشه، از دارایی های شخصی اون ها جدا میشه و به عنوان دارایی شرکت به حساب میاد. هدف شرکاء از شریک شدن توی شرکت های تجاری، به دست آوردن سود و تقسیم اون بین اعضای شرکته.
اون دارایی که از آورده های شرکاء توی شرکت جمع میشه، سرمایۀ شرکته و شرکت مالک اونه؛ هم این سرمایه، و هم هر دارایی دیگهای که تا زمانی که شرکت فعال و زنده ست، به اون اضافه میشه، جزو دارایی های شرکت، و متعلق به اونه؛ یعنی هیچ کدوم از شریک ها، حق و سهمی توی اون اموالی که به عنوان سرمایۀ شرکت محسوب میشه ندارن.
حق شرکاء توی یک شرکت تجاری، در واقع یک نوع حق دینیه، حتی اگه آوردۀ اون ها مال غیرمنقول باشه، یعنی نشه اونو از جایی به جای دیگه انتقال داد، مثل زمین، معدن و … .
شرایط و حکمهای مختلفی برای دارایی ها و سرمایۀ انواع مختلف شرکت های تجاری وجود داره.
در شرکتهای سهامی، سرمایۀ شرکت به سهام تقسیم شده، و صاحبان سهام فقط به اندازۀ مبلغ اسمی سهامشون مسئولیت دارن. در زمان تشکیل یک شرکت سهامی عام، سرمایۀ اون نباید کمتر از پنج میلیون ريال باشه، شرکتهای سهامی خاص هم سرمایهشون در زمان تأسیس، نباید کمتر از یک میلیون ريال باشه.
توی یک شرکت با مسئولیت محدود، سرمایۀ شرکت به سهام تقسیم نمیشه، بنابراین در شرکتهای با مسئولیت محدود هر کدوم از شرکاء فقط به اندازۀ سرمایهای که به شرکت آورده، در مقابل قروض و تعهدات شرکت مسئوله.
در شرکتهای تضامنی اگر دارایی و سرمایۀ شرکت برای پرداخت قرضهای اون کافی نباشه، هر کدوم از شرکاء مسئولیت دارن که تمام قرضهای شرکت رو پرداخت کنن.
توی شرکتهای مختلط غیرسهامی، اون شریکی که ضامنه، مسئول پرداخت همۀ اون قرضهاییه که ممکنه به وجود بیاد و ممکنه مقدارشون بیشتر از داراییهای شرکت باشه، یعنی اگه داراییهای شرکت برای پرداخت قرضهاش کافی نباشه، شریک ضامن مسئول پرداخت مابقی قروضه، ولی شریک با مسئولیت محدود در این نوع شرکتها، فقط به اندازۀ سرمایهای که به شرکت آورده و یا باید بیاره، مسئولیت داره.
توی شرکتهای مختلط سهامی شرکاء دو نوعن، یا شریک سهامین و یا شرک ضامنن. شرکای سهامی اون شریکهایی هستن که سرمایۀ اونها به صورت سهام، یا همون قطعات با قیمت مساوی، تقسیم شده، مسئولیت این شرکاء به اندازۀ همون سرمایهای هست که به صورت سهام توی شرکت دارن. شریک ضامن شریکیه که سرمایۀ اون به صورت سهام درنیومده، شریک ضامن مسئول همۀ قرضهاییه که ممکنه علاوه بر داراییهای شرکت به وجود بیاد، ، یعنی اگه داراییهای شرکت برای پرداخت قرضهاش کافی نباشه، شریک ضامن مسئول پرداخت مابقی قروضه، اگه در شرکتهای سهامی مختلط تعداد شریکهای ضامن بیشتر از یک نفر باشه، اونوقت مسئولیت اونها در مقابل طلبکارهای شرکت، مثل مسئولیت شرکاء در شرکتهای تضامنیه؛ یعنی اگه اگه داراییهای شرکت برای پرداخت قرضهاش کافی نباشه، هر کدوم از شرکای ضامن مسئول پرداخت همۀ قرضهای شرکته.
بنابراین ارزیابی و برآورد سرمایه و مقدار اون در زمان ثبت شرکت خیلی مهمه، چون هم مقدار مسئولیت هر کدوم از شریکها رومشخص میکنه، و هم روابطی که بین شرکاء در مورد مسائل مختلف، مثل سود و زیان و روش رأی گیری و …، وجود داره رو تعیین میکنه.
آوردههایی که هر کدوم از شرکا به شرکت میارن رو میشه به دو دسته تقسیم کرد؛ دستۀ اول آوردههای نقدی هستن، و دستۀ دوم آوردههای غیرنقدین.
آوردۀ نقدی :
وی شرکتهای تجاری اون شریکی که تعهد میکنه که وجهی رو به صورت نقدی به شرکت بیاره، باید توی زمان تعیین شده به تعهدش عمل کنه، اگه اینکارو نکنه مثل این میمونه که دین خودشو پرداخت نکرده، و اگه اینجور شرایطی پیش بیاد، طبق قواعد عام، اون شریکی که تعهدشو انجام نداده، به پرداخت اصل و فرع دین خودش محکوم میشه.
آوردۀ غیرنقدی :
ر شرکتهای تجاری آوردۀ غیر نقدی ممکنه به صورت مال مادی و یا مال غیرمادی و یا صنعت (یعنی همون فعالیت، کار و هنر) باشه.
مال مادی:
مال مادی اون مالیه که بشه اونو لمسش کرد، مال مادی ممکنه منقول باشه مثل میز و صندلی، و یا ممکنه غیر منقول باشه مثل زمین و خونه؛ که در هر صورت مال مادی باید در زمان ورودش به شرکت ارزیابی و برآورد بشه.
مال غیرمادی :
مال غیرمادی یعنی مالی که قابل لمس نیست و وجود مادی نداره، ولی جامعه به اون اعتبار داده و قانون هم اون رو به رسمیت شناخته، مثل حق اختراع، حق تألیف، حق تصنیف و یا بطور کلیتر هر نوع حق مالی که ارزش مبادلهای داشته باشه، مثل حق ارتفاق، ( یعنی حق یک شخص توی ملک کس دیگهای برای کمال استفاده از ملک خودش، مثلاٌ حق کسی که برای رفتن به ملک خودش و یا آبیاری میتونه از ملک کس دیگهای عبور کنه) و یا حق انتفاع (مثل حق استفاده از ملکی که شخصی در اختیار کسی قرار میده بدون اینکه مالکیتشو به اون انتقال بده و یا حق استفاده از مالی که مالکی نداره).
اموال غیر مادی هم باید مثل اموال مادی ارزیابی بشن، درسته که ارزیابی این نوع از مال سختتره، ولی باز هم کارشناسهای هر رشته میتونن برای اونها ارزش پولی تعیین کنن
صنعت :
یک شریک میتونه تعهد کنه که صنعت، یعنی همون دانش، فعالیت و یا هنر خودش رو به عنوان آورده به شرکت بیاره.
این صنعت باید به عنوان دارایی و آوردۀ شریک به شرکت وارد بشه، نه به عنوان کاری که کارگر و یا کارمند برای انجام دادن اون مزد میگیره.
توی کشور فرانسه، در شرکتهای سهامی و شرکتهای با مسئولیت محدود نمیشه صنعت رو به عنوان آورده و یا سرمایه به شرکت آورد، چون کسایی که از این شرکتها طلبکارن، حق اینو ندارن که برای وصول طلبشون به داراییهای شرکا مراجعه کنن، و تنها تضمینی که برای پرداخت طلب اونها وجود داره سرمایۀ شرکته، که باید از اموال مادی و غیرمادی به وجود اومده باشه،
و به همین دلیل توی این نوع شرکتها نمیشه به صنعت یک شریک به عنوان قسمتی از سرمایۀ شرکت نگاه کرد، چون امکان وصول نداره؛ ولی توی حقوق ایران این ممنوعیت وجود نداره، و بنابراین در همۀ شرکتهای تجاری، که شامل شرکتهای با مسئولیت محدود و شرکتهای سهامی هم میشه،
صنعت یک یا چند شریک میتونه به عنوان آوردۀ اونها به شرکت به حساب بیاد. این نکته خیلی مهمه که صنعتی که به عنوان آورده به شرکت وارد میشه، مشروع باشه، به همین خاطر اگه کسی نفوذ سیاسی داشته باشه، و شرکت این نفوذ سیاسی رو به عنوان آورده از اون قبول کنه، شرکت باطل میشه.
پس با توجه به موارد بالا، آوردۀ شرکا به شرکت ممکنه به صورت آوردۀ نقدی و یا غیرنقدی باشه، مثل اموال منقول و غیرمنقول، حق اختراع، اسم تجاری، برند، علائم تجاری و طرح صنعتی، تکنولوژی منحصر به فرد، حق انتفاع، سرقفلی، کسب و پیشه و منافع عین مستأجره (به چیزی که اجاره داده میشه و مورد اجارهست عین مستأجره میگن) و موارد دیگۀ مثل اینها، که همۀ این سرمایههای غیرنقدی باید ارزیابی بشن و ارزش مالی اونها مشخص بشه،
این ارزیابی بعضی وقتها به وسیلۀ کارشناس رسمی دادگستری و بضی وقتها هم بوسیلۀ ساز و کارهای اجرایی که توی سازمان بورس برای بازار ایده و مالکیت معنوی وجود داره انجام میشه، توی بعضی از شرکتها هم خود شرکا این ارزیابی رو انجام میدن.
در مورد اینکه آیا میشه بعضی از اموال، مثل حق دینی و طلب شرکا و آوردۀ اعتباری، آوردۀ مهارت فنی، صنعتی، پزشکی، مهندسی و آوردۀ خارج از سرمایه رو ارزیابی مالی کرد یا خیر، یک نظر واحد وجود نداره.
حداقل سرمایه برای شرکتهای سهامی خاص، یک میلیون ریال و برای شرکتهای سهامی عام پنج میلیون ریاله، ولی توی قانون برای بقیۀ شرکتهای تجاری حداقلی برای سرمایه وجود نداره.
یکی از سؤالایی که توی شرکتهای تجاری به وجود میاد اینه که آیا میشه شریکهایی که خارجین و ایرانی نیستن، سرمایۀ شرکت رو تأمین کنن یا نه؟ با توجه به قانون تشویق سرمایه گذاری خارجی و با توجه به اینکه هیچ منع قانونی برای اینکار وجود نداره، سازمان سرمایه گذاری خارجی این موضوع رو پیگیری کرده و آخرش نتیجهای که به همۀ دستگاهها ابلاغ شده این بوده که شرکتهای ایرانی میتونن حتی تا صد در صد از سرمایۀ خودشون رو به وسیلۀ سرمایه گذارهای خارجی تأمین و به صورت سهم الشرکه ارزیابی کنن، و دربارۀ این مسئله هیچ محدودیتی وجود نداره.
طبق پیشنویس لایحۀ جدید قانون تجارت، سرمایۀ شرکتهای سهامی عام در زمان تشکیلشون نباید از پنج میلیارد ریال کمتر باشه، سرمایۀ شرکتهای سهامی خاص هم در زمان تشکیل، نباید کمتر از پانصد میلیون ريال باشه.